گاهی بچهها از طرف کمیته امداد استانهای مختلف [به اردوگاه چابکسر] می آمدند. بنای ما این بود که به بچهها خوش بگذرد. به رئیس اردوگاه هم سفارش می کردم هرچه می خواهید بگویید، برایتان تهیه کنم. یکبار وسط روز دیدم برای آنها هندوانه تدارک دیدهاند. معمولاً هندوانه را قاچ می کردند. دیدم یک بچه ای دارد هندوانه را با پوست میخورد. به مددکار گفتم که آرام آرام برو پیش این بچه بنشین، ببین چرا دارد هندوانه را با پوست می خورد؟ رفت و بعد از کمی گفت وگو با آن بچه آمد و گفت: «این بچه میگوید تا به حال هندوانه نخوردهام»...
فروشگاه اینترنتی بازارمج ارایه دهنده محصولات فرهنگی و هنری و متعلق به حوزه هنری استانگیلان میباشد
جهت مشاهده خلاصه وضعیت سفارش خود ، کد رهگیری که در پایان سفارش دریافت نموده اید را در کادر وارد نمایید.